در دام اهریمن
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان حاضر، ماجرای فراز و نشیب دختری به نام «سمیه» است که در زندگی برای انتخاب اشتباهش تاوان سختی میدهد. «سمیه» دختر درسخوان و زیبایی است. طی ماجراهایی او با مردی فهیم، ثروتمند و با ایمانی به نام «ساعد» ازدواج میکند. در اوایل، او تصمیم میگیرد زندگی سعادتمندی برای خود و شوهرش مهیا کند. امّا به زودی همسایة آنها «وحید» با حرفها و حرکات خود ادّعای عاشقی میکند. کمکم سمیه فریب حرفهای وحید را خورده و از ساعد جدا شده و با وحید ازدواج میکند. وحید فردی بیکار و دائمالاخمر است که زندگی سمیه را به نابودی کشانده و سالهای عمر او را قرین بدبختی و سرافکندگی میکند. سمیه که تاوان انتخاب اشتباه خود را با از دست دادن جوانی و عمر خود پرداخته، بعد از سالها وقتی که پسرش «امیر» عاشق دختر ساعد میشود، دوباره با ساعد روبهرو شده و بار دیگر ساعد او را به زندگی سرشار از محرومیت خود دعوت میکند.