قصهها و افسانههای مردم فرانسه
مجموعهی حاضر از 13 داستان کوتاه با برخی از این عناوین، فراهم آمده است: "کلاه قرمزی"، "آرزوهای ابلهانه"، "هدایای پری"، "گربهی دانا"، "زیبای خفته"، "بندانگشتی"، "زیبای موطلایی" و "پرندهی آبی". برای نمونه، در داستان دوم این مجموعه، هیزم شکن فقیری، یک روز که داشت به حال خودش غصه میخورد، ناگهان "ژوپیتر" ـ خدای رعد و برق ـ بر او ظاهر شده و از او خواست سه آرزو کند. هیزم شکن، ابتدا هوس سوسیس میکند. در همین حال سوسیس بزرگی پرواز کنان به سمت او میآید. همسر هیزم شکن از آرزوی ابلهانهی شوهرش، عصبانی میشود. هیزم شکن در این زمان آرزو میکند که سوسیس روی دماغ همسرش سبز شده تا او دیگر فرصت نق زدن، نداشته باشد و سومین آرزوی هیزم شکن نیز، این بود که آن دماغ زشت از صورت همسرش برداشته شود.