اسکندر مقدونی
یونان - تاریخ - استیلای مقدونیه، 359 - 323 ق.م - داستان / اسکندرمقدونی، 323 - 356 ق.م. - داستان / شاهان و فرمانروایان - داستان / داستانهای آمریکایی - قرن 20م. / سرداران - داستان
اسکندر آدم تنهایی بود و در تمام دوران کودکی و نوجوانی خود به خیالپردازی و ناتوانی شهرت داشت. علیرغم انتظاری که از وی میرفت از اسلحه میترسید، ولی به اسب، ورزش و مطالعه علاقهمند بود. پدرش وی را به آکادمی ارسطو فرستاد، ولی نظریاتی راجع به عالم داشت که از طرف ارسطو رد شد. اسکندر 16 سالگی به نیروی دریایی ملحق شد و در سن 20 سالگی پدرش کشته شد. وی در همان سن در جستوجوی سرزمین رویاها مسافرت را آغاز کرد و به علت نامعلومی در عرض یک سال متحول شد و به آدمی بااراده و سخت تبدیل گشت. در همان سال به دلیل علاقهاش به شرق مسافرتی به آسیا کرد که هیچگاه بازنگشت. اسکندر در عرض سه سال سرزمینهای زیادی را توانست بگیرد. اما دلیل مسافرت او کشورگشایی و جاهطلبی نبود، بلکه او به دنبال یافتن سرزمین رویاهای خود بود و این که آیا بخت و اقبال وجود دارد یا نه؟ وی در طول عمرش 2 بار ازدواج کرد و یک پسر داشت. اسکندر، در نهایت در سی و دو سالگی به صورت ناگهانی در بخت النصر کنار فرات درگذشت و هنوز مشخص نیست که وی از تب مالاریا درگذشت یا از خستگی و انحطاط جسمانی.