شرم
داستانهای فرانسه - قرن 21م.
روایت داستان کتاب حاضر، با قتل مادر راوی توسط پدرش آغاز میشود؛ شروعی شوکآور و تلخ، روایت جذاب و روان دستبهدست هم میدهد تا داستان خواندنی شود. زاویه دید داستان اولشخص است. این داستان گفتوگوهای درونی دختر درباره خانوادهاش هست. در داستان میخوانیم: «بعدها به چند تن از مردان زندگیام گفتم: «وقتی داشتم دوازدهساله میشدم، پدرم میخواست مادرم را بکشد.» میل به گفتن این جمله معنایش این بود که من خیلی عاشق آن افراد بودهام. همهشان با شنیدن آن سکوت میکردند. میفهمیدم که اشتباه کردهام، چون نمیتوانستند آن اتفاق را درک کنند».