اژدهایی در کتابخانه
دوستی - داستان / کتابخانهها و مراجعان - داستان
«کیت» تحملِ کتاب خواندن ندارد. بیشتر ترجیح میدهد بیرون و در فضای باز باشد، بازی کند و گِل و شُلی شود؛ نهاینکه با کتاب در جایی گیر بیفتد. اما وقتی یک روز بهترین دوستانش به زور او را به کتابخانه بردند، کشف فوقالعادهای کرد. قفسههای کتابخانه پر از کتاب بود. اما چیزهای دیگری هم بود. چیزهایی جادویی، در قفسهها پنهان شده بودند. خیلی زود کیت و دوستانش باید کتابخانه را نجات میدادند، و... .