بازی سرنوشت
کتاب حاضر مشتمل بر دو داستان است به نام" :آقای هالو "و "بازی سرنوشت." در داستان اخیر راوی داستان دندان پزشکی است که روزی نامهای عجیب دریافت میکند .نامه را دختر جوانی از کرمانشاه فرستاده، او از دکتر میخواهد تا درمان دندانهایش را به عهده بگیرد چون برای این کار پولی در اختیار ندارد .دکتر میپذیرد و پس از چند جلسه رفت و آمد، نامه دیگری از دختر میرسد .در این نامه او خود را "گلپر "معرفی میکند و مدعی میشود که فرزند دکتر است ....