بچه محلها
«جو» و «تیموتی» در یک خانه زندگی میکردند و با این که برادر نبودند، ولی مثل دو برادر یکدیگر را دوست داشتند و دوستان خوبی برای یکدیگر بودند. خانوادة جو در سمت راست آن ساختمان بزرگ و خانوادة تیموتی در زیرزمین همان خانه زندگی میکردند. خانة تیموتی آنقدر پایین بود که از پنجرة آن فقط میشد پاهای آدمهایی را که از آنجا رد میشدند، دید. همه نوع آدمی در آن خانه زندگی میکرد. آن خانه به دلیل ساکنانش محل جالب و هیجانانگیزی به نظر میرسید. یکی از اهالی آن خانه، آقای «کریستوفرسون»، شاد و سرحال بود که زمانی دلقک مشهوری به حساب میآمد و خانم «سیمون» پیر که بچهها را گاهی با خود به گردش میبرد. در طبقة وسط آن خانه دختر کوچولویی به اسم «جسی» زندگی میکرد که با جو و تیموتی دوست بود. واقعا این خانه جای جالبی برای زندگی کردن بود چرا که هیچوقت نمیتوان ساختمان به این خوبی پیدا کرد تا بشود آتشبازی شبهای جشن را از روی پشتبام آن تماشا کرد، یا دوستهای خوبی را یافت که در کارهایی مثل برگزاری جشن تولد به یکدیگر کمک میکنند. در مجموعة حاضر نه داستان کوتاه دنبالهدار با شخصیتهای اصلی جو، تیموتی و جسی به چاپ رسیده که میتواند نکات آموزندهای را دربارة زندگی به مخاطب عرضه کند.