ترنم عشق
«عاطفه» دختری متین و پاکدامنی است که در خانوادة ناامن با مادری که روابط نامشروع دارد زندگی میکند. پدر و مادر او به دلیل اعتیاد پدر از یکدیگر جدا شدهاند و او هیچگاه محبت پدری را تجربه نکرده است. «صادق» پسرجوانی است که در برخوردهای اتفاقی عاشق «عاطفه» میشود و سرانجام با اصرار و تلاش زیاد موافقت خانواده را برای ازدواج با عاطفه جلب میکند. زندگی عاطفه در کنار صادق بیش از هشت ماه به طول نمیانجامد و صادق بعد از غیبت تقریباً طولانی به خانه بازمیگردد و خبر ازدواج مجدد و بدبینی نسبت به عاطفه را اعلام میکند و آنها را ترک میکند. عاطفه که با رفتار خود محبت پدر و مادر صادق را جلب کرده است، در حالیکه باردار است نزد آنها میماند و فرزند خود «پرستو» را به دنیا میآورد. پرستو کمکم بزرگ میشود و پلههای ترقی را میپیماید و با دکتر کامیار ازدواج میکند. عاطفه به دنبال صادق میرود و از زندگی فلاکت بار وی آگاهی پیدا میکند، او زهره، همسر صادق را در حالیکه غرق در اعتیاد و بیماری است به بیمارستان منتقل میکند، و برای صادق و پسرانش که به دلایلی به مدت 20 سال محکوم به زندان هستند دست به دعا برمیدارد.