زنی که دیگر نبود
داستانهای فرانسه - قرن 20م.
دکتر «لوسیین موگار» معشوقة «فرنان» در پاریس است. «میری» همسر فرنان است. آن دو قرارداد بیمهای به سود همدیگر امضاء کردهاند که در صورت فوت یکی، مبلغ زیادی پول به دیگری تعلق بگیرد. لوسیین و میری نقشهای کشیده و اجرا میکنند که در آن میری به ظاهر توسط لوسیین و فرنان کشته میشود. فرنان دچار عذاب وجدان شده و میری به صورت شبح به زندگی او وارد شده و فرنان را وادار به خودکشی کرده و حق بیمه را دریافت میکند. میری و لوسیین با پول بیمه به محل دورافتادهای میروند و لوسیین اینبار نقشة مرگ میری را میکشد تا با کشتن او ثروتاش را نیز تصاحب کند.