تیفی و سه بچه خوک
افسانههای عامه
«تیفانی» دختر کوچولوی چهار ساله ای بود که سه دوست خوک داشت. دوستان تیفانی تصمیم گرفته بودند که برای خود خانه ای بسازند. آنها در جنگل راه افتادند. «جین» برای خود خود خانه ای پوشالی ساخت. «تد» خانه ای چوبی و «فردی» خانه ای آجری بنا کرد. روزی گرگ بدجنس به خانه ی جین حمله کرد. خانه ی پوشالی به سرعت خراب شد. جین به خانه ی تد فرار کرد؛ ولی خانه ی چوبی او هم با ضربه های گرگ فرو ریخت. جین و تد به خانه ی فردی فرار کردند. گرگ نتوانست خانه ی آجری را خراب کند و تصمیم گرفت از دودکش وارد شود؛ ولی تیفانی فکری کرد. او در شومینه آتش درست کرد و گرگ به داخل شومینه سر خورد و روی آتش افتاد. پس از آن خوک ها فهمیدند که هر چند خانه ی پوشالی و چوبی زود ساخته می شود ولی نمی تواند امن باشد.