دلداده
داستانهای فارسی - قرن 14
"فریماه" دختری نیمه ایرانی ـ نیمه انگلیسی است که پدر و مادرش به دلیل اختلافاتی از یکدیگر جدا میشوند. فریماه که در آن زمان کودکی بیش نبوده همراه مادرش راهی انگلستان میشود، اما پس از مرگ مادر به زادگاهش، "ترکمن"، نزد پدر بازمیگردد. او در مزرعهی پدرش، "سهراب" را ملاقات میکند که مربی اسب است و به وی دل میبندد. اما از آنجایی که سهراب نامزد دارد به او توجهی نمیکند. پس از چندی سهراب در یک مسابقهی اسبسواری آسیب میبیند و حافظهی خویش را از دست میدهد. او بعد از دیدن فریماه به او علاقهمند میشود و از او تقاضای ازدواج میکند ولی با پاسخ منفی فریماه روبهرو میگردد.