مهمانی کرمهای ابریشم
هنگام غروب آفتاب، در گوشهای از یک باغ، روی برگهای یک درخت توت، پنج کرم ابریشم نشسته بودند که ناگهان یک پروانه به آنها نزدیک شد و از طرف پروانهها آنها را برای فردا شب به یک مهمانی دعوت کرد. وقتی کرمها دلیل این کار را جویا شدند، پروانه گفت که آنها نیز یک روز به پروانه تبدیل میشوند و پروانهها میخواهند در این مهمانی به آنها بگویند هنگامی که پروانه میشوند چه کارهایی باید انجام دهند. کرمها به مهمانی رفتند، اما سخنان پروانهها را باور نکردند. آنها گمان نمیکردند که روزی به پروانههایی زیبا تبدیل شوند، تا این که مدتی بعد درستی این حرف بر آنها آشکار شد.