ناز و راز و همفکری
کبوتر بیماری که «راز» و «ناز» او را نجات داده بودند، چشم باز کرد و با ناراحتی و غصه دربارة جفت گمشدهاش گفت. از طرفی کلاغ که مشغول پرواز بر فراز دشت بود، کبوتر تنهایی را دید که نگران بود و به دنبال جفتش میگشت. کلاغ به او گفت که جفتش نجات پیدا کرده و در برکه است. مخاطبان این داستان که در قالب شعر آمده است، گروه سنی «الف» و «ب» هستند. این کتاب که در قطع کوچک با موضوع همفکری به چاپ رسیده، جلد پنجم از سری کتابهای عروسکی است.