زنگارهای واپسین عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
«سایه» و «افشین» پس از شش سال زندگی مشترک ساعت دوازده و نیم ظهر پلههای دادگاه را پس از امضا کردن برگه طلاق پایین میروند. سایه، افشین را متهم به خیانت کرده است و افشین محقانه روبهروی سایه ایستاده و او را مقصر این جدایی میداند. سایه، نمیتواند صحبتهای افشین را بپذیرد. سؤالی بیجواب در ذهنش که چرا با وجود خیانت افشین او مقصر است، او را به گذشته میبرد زمانی که با افشین در یک مهمانی خانوادگی آشنا شده و به هم علاقهمند میشوند. تابوشکنی سایه در خانواده برخلاف افشین که پسری مطیع و مورد تأیید بوده است جایگاه سایه را متزلزل کرده است و... .