فصل فیروزه
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستان عشق و دلدادگی پسر و دختری است که به یکدیگر علاقهمند هستند. هیچکس نمیداند امّا این دو عاشق، کسی را جز یکدیگر نمیخواهند. حتی اگر پسر کاری جز همان حجره فیروزهتراشی نداشت، بازهم دختر ثروتمند این تاجر نیشابور کسی جز او را انتخاب نمیکرد. این عشقِ عمیق، باطنِ جان هر دو دلداده زرتشتی را میسوزاند تا اینکه یک روز صبح پسر با دیدن یک دختر دیگر، به همهچیز پشت میکند و عهد میشکند. دخترتاجر میخواهد از زبان خودش ماجرا را بفهمد ...