مثل مترسک گذشت...
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه میسازد. در داستان میخوانیم: «له و لورده شدهام. با عجله به طرف دفتر برمی گردم. میترسیدم در نبودنم جنگ هسته ای، قمه کشی، سهراب کشی راه افتاده باشد که البته درست است. از همان پایین پلهها گروپ گروپ رعدآسا مثل یک پارتی شبانه به گوش میرسید».