قصه‌ی عشق یوسف و زلیخا

قصه‌ی عشق یوسف و زلیخا

"یوسف" (ع) پس از خوابی که می‌بیند و به علت توجه‌های بیش از اندازۀ پدر به وی دچار حسادت برادران شده و به دست آنان، در قعر چاه می‌افتد. اندکی بعد کاروانی که راهی سفر است او را یافته و در بازار برده‌فروشان مصر به قیمت بالایی به عزیز مصر می‌فروشد. در منزل "ازنیر" همسر وی- زلیخا- که از نعمت داشتن فرزند محروم است، به یوسف توجه خاص نشان می‌دهد و زمانی که وی به جوانی زیبا بدل می‌شود، دل و دین خویش را در راه رسیدن به او از دست می‌دهد. داستان عشق زلیخا به یوسف دهان به دهان می‌گردد و همین باعث بی‌گناه زندانی شدن یوسف می‌شود. چند سال بعد در پی خواب عجیب فرعون و تعبیر دقیق و صحیح آن از سوی جوان بی‌گناه، او به سمت صدراعظمی فرعون منصوب شده و با درایت خویش، مصر و حتی کشورهای اطراف را از قحطی نجات می‌دهد. زلیخای زیبا که اکنون پیر شده، هنوز عشق یوسف را در دل دارد و در پی او آواره‌ خیابان‌ها شده است. چون برادران یوسف در کنعان خبر ثروت مصر را می‌شنوند برای تهیۀ آذوقه و غلات راهی آن کشور شده و پس از بازشناختن برادر، از وی طلب عفو می‌کنند. چندی بعد، یوسف به خیال ازدواج می‌افتد و زمانی که پی می‌برد زلیخا، هم‌چنان، عاشق و والۀ اوست و به خدای واحد ایمان آورده، تصمیم به ازدواج با او می‌گیرد.

قیمت چاپ: 0 تومان
نویسنده:

حسن ملکیان

ناشر:

یاد عارف

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

297.156

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

216

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789647667555

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف