قصههای خاله زهرا
در این داستان مصور و رنگی که در قالب شعر، برای گروه سنی "ب "تدوین شده، ماجرای پیرزنی مهربان و تنها به نام "خاله زهرا "بازگو میشود .او از راه نخ ریسی امرار معاش میکند .خاله زهرا یک روز صبح که از کار ریسندگی خسته شده است، به گلهای شمعدانی نگاه میکند و با خود فکر میکند که بهترین رنگ کدام است؟ رنگ قرمز گلهای رز، رنگ سبز برگهای بید، رنگ زرد سیبهای لذیذ، و یا رنگ آبی آسمان صاف؟ .سرانجام خاله زهرا به این نتیجه میرسد که بهترین رنگ، رنگ خوب خداست .و هر کاری که انسان برای خدا انجام بدهد، رنگ خدایی میگیرد .