فردا چکاوکی میخواند
داستانهای فارسی - قرن 14
موضوع رمان حاضر، عاشقانه و اجتماعی است. «آوا» دختری زیبا و دوست داشتنی است که در یک خانوادة متوسط در تهران زندگی میکند. خواهرش «آتوسا» ازدواج کرده و برادرش «آرتین» برای ادامه تحصیل به فرانسه رفته است. روزی «آرتین» تلفنی «آوا» را برای بردن دارو، برای مادر بیمار دوستش «امیر والا» میفرستد. «امیروالا» و «آوا» در نگاه اوّل عاشق هم میشوند و این احساس ماجراهای تلخ و شیرینی را برای آنها رقم میزند. از طرفی، دوست و هم بازی دوران کودکی «آوا»، «نغمه» به زودی درمییابد که «نوید»، کسی را که برادر خود میدانست، پسرعمویش است. «نوید» مدّتی است عاشق نغمه شده و پدر و مادرش «نسرین» و «عماد» نیز اقوام وی هستند. پدر و مادر واقعی «نوید» و «نغمه» زیر آوار جان باختهاند و «نسرین» و «عماد» آنها را بزرگ کردهاند. «نغمه» نیز گریزان از این عشق است، در حالی که «آوا» نیز مسیری پر پیچ و خم را برای رسیدن به «امیروالا» طی میکند.