بازی روزگار
کتاب حاضر داستان زندگی خانوادة «علی» و «مریم»، زن و شوهر مهربان و فهیم و خانواده و اقوامشان است. «علی» و «مریم» سه دختر با نامهای «مهدیه»، «هانیه» و «عاطفه» و دو پسر به نام «سعید» و «وحید» دارند. برادر «علی»، بنام «مسعود» زنی به نام «لیلا» و فرزندانی به نام «بهمن» و «بهار» دارد. «علی» ناخواسته درگیر نقشة شوم عدّهای از همکاران خود میشود و برای اثبات بیگناهی خانوادهاش نیز با وی همراه میشوند. همسر «مسعود»، «لیلا» هر روز بیرحمتر و سنگدلتر میشود و به زندگی مریم و فرزندانش حسادت میکند و با فرزندان و همسر خود نیز بدرفتاری میکند. با گذشت زمان فرزندان «علی» هر کدام با وجود داشتن مشکلات به درستی رفتار میکنند، به خصوص «عاطفه» که با پشت سر گذاشتن یک نامزدی ناکام، با یکی از اقوام خود بنام «محسن» ازدواج میکند و شادی خانوادة علی مضاعف میشود.