افسانه شیرین داراب نامه

افسانه شیرین داراب نامه

داستان‌های فارسی - قرن 14

«بهمن»، هشتمین شاه ایران از سلسلۀ کیانی، با دختر خود، «همای» ازدواج کرد. هنگام مرگ بهمن، همای حامله بود. بهمن، سلطنت ایران را به همای سپرد و طفلش را جانشین خود معین کرد تا پس از تولد و رسیدن به حد بلوغ تاج سلطنت را بر سر بگذارد. همای به منظور به دست آوردن سلطنت، طفل را پس از ولادت با مقداری جواهر و سکه‌های طلا در صندوقی نهاد و به آب فرات افکند. صندوق را گازری از آب گرفت و به خانه برد. گازر و همسرش، که نوزاد خود را از دست داده بودند، کودک نویافته را گرامی داشتند و «داراب» نام نهادند. داراب زمانی که بزرگ شد دریافت که گازر، پدر او نیست پس نزد یکی از سران سپاه همای شتافت و توجه همای را جلب کرد و سرانجام همای سلطنت را بدو واگذاشت. «داراب‌نامه»، داستان زندگی پر فراز و نشیب داراب، پسر اردشیر (بهمن) از شاهان کیانی است که هزاران سال سینه به سینه در میان ایرانیان روایت شده است. در قرن ششم هجری «ابوطاهر محمد طرسوسی» ـ از قصه‌گویان مشهور آن دوره ـ این افسانه را به صورت مکتوب درآورده است. کتاب حاضر به بازنویسی داستان زندگی داراب با نثری روان اختصاص یافته است.

قیمت چاپ: 41,000 تومان
نویسنده:

محمدرضا یوسفی

ویراستار:

سیدمحمد ذوقی

ناشر:

پیدایش

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

5

تعداد صفحات:

164

قطع کتاب:

وزیری

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643495633

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف