چیچیلاس
قطعههای ادبی - قرن 14
می دونم چرا از قلبم پاکت کردم؟ آخه میترسیدم یک روز که قلب دیوونمو خواستن به کسی پیوند بزنند، چشمات نشه تابلوی نقاشی کسی! کسی با یادشون شبای تاریک یلدا دو صبح نکنه. هیچ اثری از تو توش نباشه. فکر نکنی خودخواهما! نه. اصلاً! من حتی برای تنهاییت، برای قلب شکستت هم بغض میکنم، دلم میره برا معشوقت.