جزیره سارا
داستانهای فارسی - قرن 14
"تام پاتر" مردی که در پروژههای فضایی، کارتلهای نفتی، شرکتهای چندملیتی، کارخانههای بزرگ خودروسازی جهان، ناوگانهای کشتیرانی و... سرمایهها و سهامهای کلان داشت، به تازگی جزیرهای را خریداری کرده و آن را به نام همسر فقیرش، "سارا" نامگذاری کرده است. پاتر پیر که سالهای پرشور جوانی را پشتسر گذاشته اکنون تنها یک دغدغه دارد: یافتن راهی برای اتحاد ملتها و تمدنهای به جا مانده بر روی زمین و جلوگیری از جنگ جهانی. وی به دنبال این دلمشغولی از متفکران برجستهای برای همفکری دعوت میکند تا در جزیرهی سارا گرد یکدیگر جمع شوند. پس از روزها رایزنی، درگیری و محکوم کردن یکدیگر، سرانجام دانشمند فرانسوی، "رنو"، راهی را پیشنهاد میکند که عاقلانهترین به نظر میرسد: "قانون پیمان ابراهیم". او که همهی جوانب و زوایای این مساله را سنجیده برای هر اشکال مطرح شده از سوی دیگر افراد پاسخ قانعکنندهای دارد. رنو در قسمتی از سخنانش اظهار میدارد: تامین فضای حیاتی و اجبار به ماندگاری، سرمنشاء تشکیل پیمان ابراهیم تلقی میشود. اکنون دیگر پاتر خیالی آسوده یافته و میتواند با آرامش اموالش را به فرزند و نوههایش منتقل کرده و باقی عمر را با فراغ خیال بگذراند.