باجی پیر
کودکان گروه سنی "ب" و "ج" در این کتاب، داستان پیرزن بداخلاقی را میخوانند که یک باغ دارد و هیچگاه به کودکان اجازه نمیدهد در آن به بازی مشغول شوند. او یک روز به مسافرت میرود و باغ را به مردی میسپارد تا از آن محافظت کند. در این هنگام، بچههای محل فرصت را غنیمت میشمارند و با اجازهی مرد وارد باغ میشوند و به بازی مشغول میشوند. پیرزن پس از بازگشت، از مشاهدهی بچهها بسیار ناراحت میشود و آنها را از باغ بیرون میکند. اما عاقبت، کار به جایی میرسد که پیرزن دیگر نمیتواند با باغ رسیدگی کند و از این رو باغ در معرض نابودی قرار میگیرد و سرانجام همان بچهها به کمک پیرزن میآیند و به باغ طراوت و آبادانی میبخشند.