ریشههای بحران روشنفکری در جامعه عربی
روشنفکران - کشورهای عربی
ورود مدرنیته به جهان اسلام، تبعات و عوارض خاصی داشت که یکی از آنها ظهور افرادی به عنوان روشنفکر بوده است. آشنایی دنیای اسلام با غرب، همواره به صورت غیرعادلانه بوده و مولفههای مدرنیته به صورت ناقص و گزینشی وارد شده است. روشنفکران مسلمان، نیز آنگونه که روشنفکران غربی در جامعة خود ایفای نقش کردهاند، نتوانستند جایگاه خود را به دست آورند. در واقع، روشنفکر عرب دچار بحران فرهنگیای شده که روشنفکر غربی آن را ساخته است؛ به همین دلیل روشنفکر عرب خارج از زمانة فرهنگ عربی زندگی میکند. او گاهی از دیدگاه مدرنیته پشتیبانی کرده و تزها، دیدگاهها و راهحلهای خود را بنا میکند، گاهی به انقلاب مارکسیستی روی میآورد و هنگامی که این دو دیدگاه با انتقاد جدی روشنفکر پستمدرن مواجه میشود، طرح جدیدی میافکند و خواستار تحقیق نتایج فکری و اجتماعی متباین با دو تجربة عربی و غربی و متفاوت از دوران فرهنگی آن دو میشود. نویسندگان کتاب حاضر با دغدعة تحول و شکوفایی جهان عرب، به نقد معرفتشناختی کار روشنفکری در این جوامع پرداختهاند. نسبت کار روشنفکرانه با مفاهیم مهم و محوری در هر فعالیت فکری، همچون اصالت، دوری از تحجر و تعصب، پاسخگویی به سئوالات زمانه و... از جمله مقولاتی است که در این کتاب به آن پرداخته شده است.