سبد سفارش شما خالی است!

کتاب مصوّر حاضر، داستانی تخیلی و آموزنده برای گروه‌های سنّی (ب) و (ج) است. هدف از نگارش این داستان ارائه این پیام است که انسان‌ها باید براساس علایق‌شان مسیر زندگی و شغل‌شان را انتخاب کنند. در این داستان آمده است: مرد کشاورز، سه پسر کوچک دارد و در مزرعه‌اش به کمک پسرهایش مشغول کاشت گندم و نگهداری از حیوانات است، امّا به دلیل خشکسالی مزرعه و حیواناتش را از دست می‌دهد و مجبور می‌شود در یک کلبه ساکن شود و گیاهان و درختچه‌های زمین‌های اطرافش را هرس کند. مرد کشاورز هر کدام از درختچه‌های اطرافش را به شکل یکی از حیوانات می‌بیند و پس از مدّتی تمام زمینش پر می‌شود از حیوانات سبز. پیرمرد از پسرهایش می‌خواهد تا کار مناسبی برای خود پیدا کنند، آن‌ها نیز آن‌چه را می‌بینند، روی درختچه‌ها هرس می‌کنند. در پایان هر کدام شغل مناسبی پیدا می‌کنند و می‌فهمند که پدرشان چقدر به حیوانات علاقه دارد و برای پدر همان حیوانات را می‌خرند. پسرها می‌فهمند که آن‌ها، چیزی را دیده و در پرچین هرس کرده بودند که دوست داشتند.