سرطان و ضیافت شیطان [دو نمایشنامه]
"سرطان" نمایشنامهای است در دو پرده و داستان، آن ماجرای پسری است که در روز عروسی خویش ناپدید میشود. خواهر او، ماهگل، در حالت خلسه و بیهوشی متوجه میشود که برادرش به قتل رسیده است. او برای یافتن جنازهی برادر راهی دشت شده و در دیدار با یک کولی متوجه میشود باید طلسمی را که برادرش قصد داشته باطل کند، از بین ببرد تا قاتلان او مجازات شده و مرگ و میر کودکان و نوجوانان روستا و بیمهری مردم از بین برود. ماهگل چهل روز روزه میگیرد و در راه باطل کردن طلسم سختیهای بسیاری را متحمل شده و تهمتهای فراوانی را به جان میخرد. اما موفق شده و بالاخره طلسم را باطل میکند. نامزد وی که او را ترک کرده بازمیگردد و بار دیگر عشق، مهر و محبت در جان مردم رخنه میکند. این کتاب علاوه بر نمایشنامهی مذکور، دربردارندهی متن نمایشی دیگری با عنوان "ضیافت شیطان" است.