بیفکری
داستانهای فارسی - قرن 14
«رامی» و «والا»، زن و شوهری بودند که اسیر یک سری از رفتارهای مملو از عادات و مناسبات ناهنجار معقول و جاافتادة اجتماعی بودند. گاهی از این ناهنجاریها عذاب بسیار میکشیدند و هرکدام با اعمالی اعتراضآمیز نارضایتی خود را از یک زندگی ساکن و تکراری و یکنواختی کار و وظیفه به نمایش میگذاشتند. هر دو، سرخوردة روزمرگی و رفتارهای برنامهریزیشده، چنان در زندگی زناشوییشان تنیده شده بودند که محال بود بتوانند خود را از آن بیرون بکشند. آنها یک زندگی بینقص و ایدهال را میخواستند و هرکاری از دستشان برمیآمد، برای از بین بردن عادتهای ناپسند خود میکردند. اما عاقبت شکست خورده و آزارها را چون بخشی از یک زندگی طبیعی پذیرفته بودند.