کنت دو مونت کریستو
داستانهای فرانسه - قرن 19م.
"ادموند دانتس"، به دلیل حسادت یکی از دوستانش ـ دانگلار ـ درست در شب عروسیاش با "مرسدس" متهم به طرفداری از ناپلئون شده و در قلعۀ "ایف" زندانی میشود، اما پس از 14 سال با نقشهای زیرکانه از زندان گریخته و به جزیرۀ مونت کریستو میرود. او با یافتن گنج پنهان جزیره به ثروتی افسانهای دست مییابد و به جمع کردن دوستانی در اطراف خود، وارد جامعۀ اشرافی پاریس میشود. بازپرس پرونده خود را به شدت تحقیر و "دانگار" را وادار به خودکشی میکند. سپس به سراغ "فرناند" میرود، که با حیلهگری تمام با نامزد او ـ مرسدس ـ ازدواج کرده است، و از او نیز انتقام میگیرد. ولی در پایان دچار این تردید میشود که آیا انتقام گرفتن از این افراد کار درستی بوده یا خیر؟ چرا که او در انتقام گرفتن از حد تمامی قوانین انسانی فراتر میرود و فردی بیرحم و تزلزلناپذیر میشود.