نیمه پنهان عشق
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان کتاب حاضر، ماجرای پسر جوانی به نام «کیوان مروت» است. «کیوان» پسر سادهدل و مهربانی است که در یک تصادف پدر و مادر خود را از دست داده و همراه شریک خود «بهادر» در یک پیتزافروشی مشغول به کار است. در تصادفی او به «ارشیا»، جوانی زخمی کمک کرده و وی را به بیمارستان میرساند. در همان روز با عموی ارشیا، «ناصر یکتا» و خواهر «ارشیا»، «نسترن» آشنا شده و به «نسترن» علاقمند میشود. «نسترن» بیماری کلیوی دارد و «کیوان» برای اثبات عشق خود، کلیهاش را به «نسترن» اهدا میکند. بعد از بهبود، «نسترن» با بهانة فوت پدر، به آمریکا میرود، در حالی که ایمیلی از نقشة خود برای فریب «کیوان» میفرستد و «کیوان» پی به عشق خام خود برده و دل را برای عشق حقیقی نسبت به خداوند آماده میکند.