جوجه اردک زشت
داستانهای حیوانات
کتاب مصور حاضر، داستانی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در یکی از روزهای گرم تابستان جوجه اردکها یکییکی سر از تخم بیرون آوردند بهغیراز یکی که از بقیه یککمی بزرگتر بود. خانم اردک با کمی حوصله منتظر ماند تا اینکه جوجه اردک زشت هم از تخم بیرون آمد. صبح روز بعد خانم اردک بچههایش را برای آموزش شنا به برکه برد. جوجه اردک زشت از بقیه زودتر شنا کردن را یاد گرفت. بعد از بیرون آمدن از آب وقتی بهطرف مزرعه حرکت کردند پرندگانی که چشمشان به جوجه خاکستریرنگ افتاد شروع به مسخره کردن او کردند».