ره و رسم روزگار در داستان "ایرج و درخت سیب"
این داستان مصور، درباره پسری به نام ایرج است که دانه سیبی در زمین میکارد و به آن آب میدهد و آن قدر از آن مراقبت میکند تا درخت بزرگ میشود و به ثمر مینشیند .ایرج هم به تدریج بزرگ میشود و در طول زندگی، با فروش سیبهای درخت سرمایهای به دست میآورد و بخشی از مشکلاتش را حل میکند .او پس از مدتی از شاخههای درخت خانهای میسازد و زمانی دیگر از تنه درخت قایقی میسازد تا از رودخانه عبور کند و به آن سوی مرز برود و سرانجام هم در کنار یک دیگر عمرشان به پایان میرسد .