شوربخت
بستن بخت دختران جوان رسمی است که هنوز هم در بعضی از استانهای کشورمان رواج دارد. نویسندهی کتاب هم به روایت داستانی در زمینهی این مساله میپردازد. خبرنگاری در بین نامههایی که برایش رسیده متوجهی پاکتی میشود که روی آن نوشته شده: "هشدار! موضوع مرگ و زندگی است". وی از آنچه در نامه نوشته شده متوجه میشود دوست زمان دانشگاهش، بعد از اینکه همسرش را از دست داده تصمیم به ازدواج مجدد گرفته است. اما در نامه ذکر شده بود که دختری که او قصد ازدواج با وی را دارد گویا به دلایلی کسی حاضر نیست با او ازدواج کند. نویسندهی نامه به ظاهر از روی دلسوزی از خبرنگار خواسته بود تا کمکش کند. خبرنگار دست به کار میشود و با همکاری دوستش و نامزد وی متوجه مسائل و اتفاقهایی میشود که همان رسم "بستن بخت دختران" موضوع اصلی آن است. او در صدد حل مشکل برمیآید و همین، باعث به وجود آمدن اتفاقهای دیگری میشود که خواندن آن خارج از لطف نیست.