فراری
در داستان حاضر زنی از خبرنگار معروف یکی از مجلهها میخواهد که به او کمک کند تا دختر فراری برادرش، "مرجان"، را بیابد. خبرنگار دست به کار میشود و تا جایی که میتواند با کمک همکاران و دوستانش در نیروی انتظامی این موضوع را پیگیری میکند. درگیرودار یافتن "مرجان" زنی با وی تماس میگیرد و نشانی خانهای را میدهد که مرجان مدتی پیش در آنجا دیده شده است. با حملهی نیروی انتظامی و تصرف آنجا اعضای بزرگترین باند فساد کشور شناسایی و دستگیر میشوند. اما همچنان از سرنوشت مرجان خبری در دست نیست. تنها چیزی که میتوان گفت اینکه گویا این دفتر فراری با باند مورد نظر همکاری داشته است. اضطراب همه را فرا گرفته و بیوقفه در تلاشند تا روزی که مرجان با منزل عمهاش تماس میگیرد و از او میخواهد....