پنج شب

پنج شب

داستان‌های فارسی - قرن 14

«داریوش کلباسی»، قهرمان این داستان در «پنج شب» قرار است از زبان «مرغ‌گنده»، به زبان آدمیت سخن بگوید. اما چیزی که «سمیه مکّیان» روی آن تأکید و پافشاری می‌کند، نازیباییِ مرگ است. مرگ در این رمان، فرصتی برای بازخوانی انسان است؛ همین مرگ در فصل بعدی به شکل سمعکی در گوش «تارا» خودش را نشان می‌دهد. آدم‌های «پنج شب» همه ناقص هستند: گویی یک ماه‌گرفتگی روی پیشانی هر یک از آدم‌هاست تا از پیش، سرنوشت شوم‌شان را به آن‌ها یادآور شود. آن‌ها برای این سرنوشت باید مُدام از یاد ببرند. قرار نیست چیزی در یاد بماند. تو در آسایشگاه روانی هستی، برای اینکه فراموش کنی «کی هستی». هرچه است فراموشی است برای رسیدن به مرگ. مرگی با داستان‌های مختلف، در یک داستان؛ داستانِ «مرغ‌گنده»: «من این همه بچه ناقص دارم. کف کوچه پر از خطوط رازدار مورب است؛ خطوط من. مرگ‌هایی که با من حرف می‌زنند. تو را مخاطب قرار می‌دهند. با من درددل می‌کنند. حتی مرگ‌هایی که مرا مخاطب هم قرار نمی‌دهند و تو صدایشان را از لای درهای نیم‌باز این محله می‌شنوی». تارا یکی از همین ناانسان‌هاست: انسانِ ناقص. مرغ‌گنده در این فصل، که درخشان‌ترین فصل کتاب است، تصویری از تارا می‌دهد که تصویری از بی‌نامی خودش است و... .

قیمت چاپ: 32,000 تومان
ویراستار:

بنفشه محمودی

ناشر:

لوح فکر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1399

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

132

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789648578959

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف