سیاره گنج
سالها پیش از این، دزدان در بین سیارات مسافرت میکردند و اشیای قیمتی را از سفینههای دیگر میدزدیدند. ترسوترین دزد، "کاپیتان فلینت" بود. او اموال دزدی و اشیای قیمتی را در مکانی کاملا سری پنهان میکرد و هیچکس از مخفیگاه اموال او اطلاع نداشت. سالها بعد فلینت ناپدید شد. در آن زمان پسری به نام "جیم هاکینز" در سیارهای به نام "مونت رسور" همراه با مادرش "سارا" زندگی میکرد. آنها بسیار فقیر بودند و سارا در مهمانخانهای به نام "بن بو" کار میکرد. روزی سفینهای تفریحی در نزدیکی مهمانخانه تصادف کرد و خلبان آن یک گوی عجیب به جیم داد که یک نقشه از میان آن ظاهر شد و کمی بعد سفر پرماجرای جیم آغاز شد. این داستان به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ رسیده است.