ناز و راز و بهداشت
آفتاب تابیده بود و تمام حیوانات برکه از خواب برخاسته و مشغول نظافت خودشان بودند. «ناز» برادرش ـ «راز» ـ را از خواب بیدار کرد. راز به چشمه رفت و خودش را شست، هنگام برگشت به لانه، کبوتر سپیدی را دید که لکهای قرمزرنگ روی بالش داشت. راز از او خواست تا بالش را بشوید و تمیز بشود. این داستان با موضوع بهداشت در قالب شعر آمده است. این کتاب جلد دوم از سری «کتابهای عروسکی» و در قطع کوچک به چاپ رسیده است و مخاطبان آن گروه سنی «الف» و «ب» هستند.