سبد سفارش شما خالی است!

در قصة پری می‌خوانیم: بیوه‌زنی دو دختر داشت، دختر بزرگ‌تر از لحاظ سیرت و اخلاق شبیه مادر و مورد علاقة وی بود و دختر کوچک‌تر با اخلاق خوب و زیبا و شبیه پدر خدابیامرزش و مورد تنفر مادر بود. مادر تمام روز را از دختر کوچک‌تر کار می‌کشید‌. روزی وقتی که دختر کوچک‌تر کنار چشمه می‌رود، یک پری که خود را به شکل پیرزن درآورده بود، تقاضای آب می‌کند و دختر با مهربانی تقاضای او را برآورده می‌کند. پیرزن به او هدیه‌ای می‌دهد که با هر کلام دختر گل، نگین، الماس و زمرد از دهانش بیرون بریزد. او به خانه می‌رود و موقع صحبت از دهانش دو الماس بیرون می‌آید. ماجرا را برای مادرش تعریف می‌کند، مادر دختر بزرگ‌تر را کنار چشمه می‌فرستد تا او نیز مانند دختر کوچک‌تر هدیه‌ای دریافت کند، اما دختر بزرگ‌تر به علت گستاخی هدیه‌ای دریافت می‌کند که با هر کلام او مار و قورباغه از دهانش بیرون می‌ریزد. مادر او را از خانه بیرون می‌اندازد و او در جنگلی پرت می‌میرد، اما دختر کوچک‌تر از دست کتک مادر به جنگل فرار می‌کند و شاهزادة جوانی او را می‌بیند و بعد از شنیدن ماجرا، عاشق دختر شده و او را به قصر می‌برد و با تشریفات کامل با او ازدواج می‌کند. در این کتاب قصه‌هایی به نام‌های شاهزاده خانم در جنگل خفته، کلاه قرمزی کوچولو، ریش‌آبی، گربة زبل، پری، دختر خاکسترنشین، ریکویت کاکل‌دار و شست کوچولو، مندرج است که اثر شارل پرو می‌باشد.