مازاری: یادداشتهای یک معلم
کتاب حاضر، مجموعة خاطرات نویسندهای معلّم است. عناوین برخی از خاطرات عبارتند از: «آب باران ـ آب رودخانه»؛ «آبکش ـ تپه»؛ «بچّه ـ بزرگ»؛ «بوق کشتی ـ صدای انفجار»؛ «آب حوض ـ فاضلاب»؛ «بوی استرالیا ـ بومی آبادان»؛ «پسگردنی ـ قول مردانه» و «تختخواب ـ حوله». در خاطرة «آب حوض ـ فاضلاب» آمده است: نویسنده به اتّفاق دبیری دیگر، در یکی از خانههای فرهنگی شرکت نفت، در محلّة بواردة قدیم آبادان زندگی میکرد. حوض آبی در آن خانه ساخته شده بود که از آب مخصوص آبیاری پر میشد و خدمتکار پیر، پس از آنکه ظرفها را در آشپزخانه و با آب تصفیه شده میشست، آنها را به حیاط میبرد و در آب حوض آب میکشید. نویسنده و همکارش ناچار پیرزن را از خانه بیرون میکنند و خدمتکار دیگری میآورند. روز دیگر، دبیر (نویسنده) پیرزن را میبیند که دوباره از خانة دیگری به دلیل تکرار کارش، بیرون انداخته شده است.