مردی که گردو می‌کاشت، به فکر آینده بود

مردی که گردو می‌کاشت، به فکر آینده بود

داستان‌های آموزنده / درخت‌کاری

کتاب مصور حاضر، داستانی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروه‌های سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان می‌خوانیم: «در روزگاران قدیم، شاهی به اسم «انوشیروان» بود که وزیری به‌نام «بزرگمهر» داشت. آن‌ها روزی برای شکار به خارج از شهر رفتند. آن‌ها وقتی به شکارگاه رسیدند، پیرمردی را دیدند که در حال کندن گودالی برای کاشتن بوته‌ای بود. پیرمرد در حال کاشتن گردو بود. «انوشیروان» تعجب کرد زیرا سن پیرمرد خیلی زیاد بود و بوته گردو خیلی دیر بار می‌دهد. پیرمرد گفت: ما وقتی بچه بودیم از هزاران درخت گردو بالا می‌رفتیم و گردو می‌خوردیم و حتی نمی‌دانستیم چه کسی آن‌ها را کاشته است».

قیمت چاپ: 1,700 تومان
تصویرگر:

صفیه صادقی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1398

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

جیبی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789641882015

محل نشر:

اصفهان - اصفهان

نوع کتاب:

تالیف