پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم
پدر - داستانهای نوجوانان / داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م. / پدران - داستان
این داستان مصور دربارهی جوزف پسری است که مادرش چند روزی است در بیمارستان بستری شده است. پدر جوزف در این مدت وظایفش را به درستی انجام نمیدهد تا آن جا که جوزف از دست او شاکی میشود. او به راهنمایی هلن دوستش کتابخانهای پیدا میکند که آن جا هر پدری را که بخواهد میتواند برای یک هفته امانت بگیرد. جوزف پدرهای متفاوتی را امتحان میکند. پدر منظم، پدر دست و دلباز و پدر باهوش. اما سرانجام درمییابد که پدر واقعیاش بهترین پدر دنیاست.