پسر خوششانس
داستانهای اخلاقی
کتاب مصور و رنگی حاضر حاوی حکایتی از گلستان سعدی است که برای کودکان گروه سنی "ب "بازنویسی شده است .در این حکایت موذن مسجد شهر "سنجار "میمیرد .به جای او پسرش موذن میشود .صدای گوش خراش موذن جوان سبب میگردد از شمار کسانی که به مسجد میآمدند کاسته شود .حاکم شهر برای چاره کار، مبلغی به او میدهد و او را به روستا میفرستد، اما پس از چندی کدخدای آن روستا، با پرداخت مبلغ بیشتری از قبل، موذن جوان را به روستای دیگری گسیل میکند . سرانجام موذن جوان در مییابد که با صدای نازیبایش موجب رنجش مردم شده پس موذنی را رها میکند .