از آسمون بارون مییاد لیلیا
"مختوم" و "لیلا" یا همان "لیلیا"ی شعرهای مختوم، به هم علاقهمند و بارها با یکدیگر در پارکهای شهر ملاقات و صحبت میکنند. پس از ازدواج، لیلیا هر روز مطمئنتر میشود که انتخاب اشتباهی داشته است و عشقش تغییر شکل داده و نفرت جایگزین آن میشود. اکنون پس از سالها و با وجود داشتن دختری دانشجو، لیلیا هنوز بهانهگیر است و به دنبال فرصتی که انتقام سالهای از دست رفته را از همسر خود بگیرد، و سرانجام روزی با خوراندن لیوانی شربت که حاوی مواد سمی است، در حالی پیرمرد را میکشد که او شعر جدیدی برای عشقش، لیلیا، سروده است. این کتاب، مشتمل بر 16 داستان کوتاه است، از آن میان میتوان به از آسمون بارون مییاد لیلیا؛ شترهای عزیز؛ شرم گلبهی؛ عزیزم؛ صفحۀ بیست؛ و نام خانوادگی مستعار اشاره کرد.