سگ ولگرد
داستانهای فارسی - قرن 14
چند دکان کوچک نانوایی، قصابی، عطاری، دو قهوهخانه و یک سلمانی که همه آنها برای سد جوع و رفع احتیاجات خیلی ابتدایی زندگی بود، تشکیل میدانِ ورامین را میداد. میداند و آدمهایش زیر خورشید قهار، نیم سوخته، نیم بریان شده، آرزوی اولین نسیم حروف و سایه شب را میکردند. آدمها، دکانها، درختها و جانوران از کار و جنبش افتاده بودند. هوای گرمی روی سر آنها سنگینی میکرد و گرد و غبار نرمی جلوی آسمان لاجوردی موج میزند که به واسطه آمد و شد اتومبیلها، پیوسته به غلظت آن میافزود.