نذر (مجموعه داستان)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مشتمل بر چند داستان کوتاه فارسی با عنوانهای «نذر»، «رمال»، «نسرین»، «نذری»، «شکارچی»، «بازگشت»، «گیاه رونده»، «مزون امروز» و «بگومگو» است. در داستان «نذر» دکتر «پدرام لاری» برای دختر کوچکش «زری»، که سرطان دارد، نذر میکند که اگر شفا پیدا کند، در روز عاشورا او را به «شاه عبدالعظیم» ببرد. «زری» کوچولو بهبود یافت و خیلی زود توانست دوباره در خیابان در جمع بچهها بازی کند. «پدرام» ایمان داشت که تنها به خاطر نذری که کرده، دخترش سلامتی خود را بازیافته است، پس منتظر بود تا در روز عاشورا نذر خود را ادا کند.