خرگوش مخملی
خرگوشها - داستان
این کتاب، داستانی کودکانه در موضوع «دوستی» است. روزی روزگاری خرگوش مخملیای بود که در اوایل، زیبایی خیرهکنندهای داشت. آقا خرگوشه مثل بقیهی خرگوشها، تپلمُپل بود. کُت او پُر از دایرههای قهوهای و سفید، سبیلهایش بلند و گوشهایش پُر از خطهایی با ساتن صورتی بود. در صبح کریسمس وقتی بیحرکت در کیسهی گرم و نرم هدایای کریسمس نشسته بود، دو شاخهی درخت راج بین پنجههایش بود. به غیر از آقا خرگوشه، چیزهای دیگری مثل پسته، پرتقال، قطار کوکی، شکلات بادامی و موش کوکی هم در کیسه بودند، اما... .