اگر من زرافه بودم (قصههای مردمی روسی)
این مجموعه در دو بخش: "قصههای مردمی روسی" و "قصههایی از نویسندگان برجستهی روس" تدوین گردیده که از آن جمله است: "ماجرای رئیس شدن قارچ سمی" اثر "ف. ب. سالاکوب". این داستان روایت قارچی است سمی که پس از سالشها کار کردن در ادارهای، به درجهی ریاست ترفیع مییابد. مردم پس از به ریاست رسیدن او، با آن که میدانند او انسان نیست، مجبورند از او اطاعت کنند. تا این که روزی پسربچهای با دیدن قارچ سمی، دواندوان به او نزدیک شده و فریاد میزند: وای چه قارچ بزرگی، چه قارچ خطرناکی! و سپس قارچ را به دیوار میکوبد. از آنپس همه از کشته شدن قارچ خشنود میشوند. برخی دیگر از داستانهای کتاب عبارت است از: "رویاها/ آ. ن. آفاناسیف"، "قصهی ماهیگیر و ماهی/ آ. س. پوشکین"، "کلیسا/ یو. ای. دروژنیکف"، "گفت و گوی صمیمانه/ ف. د. کریوین" و "ساعت زنگدار/ ل. ا. پتروشفکایا".