ما دروغگو بودیم
داستانهای کودکان (انگلیسی) - قرن 20م.
کتاب حاضر، رمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی و پایانبندی بینهایت غافلگیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در بخشی از داستان میخوانیم: «پدرم آخرین چمدانش را روی صندلی عقب مرسدس گذاشت و استارت زد. بعد یک تپانچه درآورد و توی سینهام شلیک کرد. من در باغچه ایستاده بودم و افتادم. سوراخ گلوله باز شد و قلبم از قفسه سینه درآمد و وسط گلها افتاد. خون شتک زد از زخم بازم، بعد از چشمهایم، از گوشهایم، دهنم».