قدرت سیاسی در اندیشه مولانا
موضوع اصلی این نوشته، بررسی نظر عارفان به ویژه "مولوی "در حوزه سیاست است. در فصل نخست کتاب، نظریات متفکران مسلمان (اعم از حکمت مشاء، فلسفه اشراق، حکمت متعالیه، کلام شیعی و مکتب عرفانی) در باب سیاست به اجمال بررسی میشود . نگارنده در پایان این فصل خاطر نشان میکند که "دیدگاه مولانا درباره سیاست را نمیتوان دیدگاه همه عارفان به شمار آورد، اگرچه در بسیاری اصول با یک دیگر اشتراک دارند ."فصل دوم کتاب "نمادشناسی قدرت سیاسی در اندیشه مولانا " نام دارد که نویسنده در بخشی از آن تصریح نموده است" :از آن جا که قدرت سیاسی متکی به آرای مردم است، مولانا آن را به وامی که مردم به حاکم میدهند تشبیه میکند که هر وقت هم بخواهند، این وام را از حکومت باز خواهند گرفت ." "تمثیل و ظاهری"، "تمثیل حکومتهای ظالمانه"، "تمثیل حاکم مستبد و مردم "و "شاه و شاهان در مثنوی "از جمله مباحث فصل دوم به شمار میآیند .در سه فصل پایانی نیز این موضوعات از منظر مولوی شرح و تبیین یافته است" :ملاک حکومت عادل و حکومت ظالم"، "انتظار حکومت "و "علل اعراض عارفان از حوزه قدرت سیاسی ."