باورم کن تا باشم (مجموعه داستان)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 - مجموعهها
داستان «باورم کن تا باشم»، حاکی از ماجراها و حوادثی است که خانم وکیلی در زندگی و شغل خود با آنها روبهرو میشود. خانم وکیل، خود درگیر مشکلات خانوادگی و در شرف جدایی از همسرش است. او دوستی به نام گلنار دارد. به تصور خانم وکیل گلنار بسیار خوشبخت و شاد است. اما روزی متوجه میشود که گلنار به دلایل نامعلومی، فرید همسر خود را کشته و در زندان به سر میبرد. خانم وکیل وکالت او را برعهده میگیرد و سعی دارد به او کمک کند، اما گلنار همکاری نمیکند. تا این که گلنار در زندان خودکشی میکند و نامهای برای خانم وکیل به جا میگذارد که در آن ماجرای تلخ زندگی و نحوه و دلیل کشتن فرید را شرح داده است. کتاب حاضر، مجموعهای از سه داستان با عنوانهای باورم کن تا باشم، دده و سرنوشت است. محور هر سه داستان، خواستهها، نیازها، ناکامیها و فداکاریهای زنان در زندگی اجتماعی و خانوادگی آنها است.